برای آنها هم معجزه بود اما باورش نکردند
مریم عرفانیان
یکبار آقای صادقی سفری به لبنان داشت. او آن روزها، کنار رزمندگان لبنانی علیه رژیم صهیونیستی حضور داشت و از نزدیک در جریان مقاومت مردم آن منطقه قرار گرفت. پس از بازگشت، برایم از آن سفر خاطرهای تعریف کرد که هنوز در ذهنم مانده است. میگفت: «در لبنان، برخی از برادران لبنانی از من میپرسیدند: «شما ایرانیها همیشه از معجزات الهی صحبت میکنید، اما چرا ما شاهد این معجزات نیستیم؟ چرا برای ما اتفاقی نمیافتد که بگوییم معجزه بوده است؟»
محمدعلی به آنها گفته بود: «اینطور نیست که برای شما معجزهای رخ ندهد؛ اتفاقاً بسیاری از این نشانهها در زندگی شما هم ظاهر میشود، اما شاید آنطور که باید به آن توجه نمیکنید و از کنارش ساده میگذرید.»
او به واقعهای تازه اشاره کرده بود؛ چند روز قبل، یک هواپیمای جنگی اسرائیل، ساختمانی مسکونی را هدف گرفته بود؛ ساختمانی که عدة زیادی در آن زندگی میکردند. موشکی که به سمت ساختمان شلیک شده بود، دقیقاً به هدف اصابت کرده؛ اما به طرز عجیبی منفجر نشده بود!
آقای صادقی با یادآوری این اتفاق، به لبنانیها گفته بود: «اگر این معجزه نیست، پس چیست؟ این همان لطف خداوند است که نصیب شما شد.»
خاطرهای از شهید محمدعلی صادقی طرقی
راوی: همرزم شهید